علوم سیاسی | 卷:11 |
رابطه شریعت و سیاست از دیدگاه حکمت متعالیه | |
محمدقاسم الیاسی1  | |
[1] دانشجوی دکتری فلسفه جامعة المصطفی العالمیة; | |
关键词: شریعت; سیاست; حکمت متعالیه; | |
DOI : | |
来源: DOAJ |
【 摘 要 】
از دیرباز، رابطة شریعت و سیاست، دغدغة فیلسوفان و دین پژوهان بوده است. صدرالمتألهین نیز علیرغم تصور صوفی مسلکان و دنیا گرایان - که قائل به جدایی دنیا از آخرت هستند، به خوبی توانسته بین اینها پیوند ایجاد کند و بر این اساس، رابطة شریعت و سیاست را ناگسستنی بداند. صدرا در خصوص نسبت بین شریعت و سیاست، فرضیههای «عینیت ـ وحدت»، «عینیت ـ تعامل» و «غایی ـ ابزاری» را در اذهان، تقویت و با اصول و مبانی محکمی، این رابطه را تثبیت کرد.
در راستای تبیین موضوع، پرسشهای زیر مطرح شده است: 1. آیا سیاست و شریعت، وحدت دارند؟ 2. آیا بین سیاست و شریعت، «عینیت ـ تعامل» برقرار است؟ 3. آیا سیاست، در خدمت شریعت است، و شریعت، بسان روح، غایت و مولای سیاست است؟
حکمت متعالیه با توجه به مبانی و اصول خود به هر سه پرسش، پاسخهایی داده است. از تحلیل مبانی نظری رابطة شریعت و سیاست ـ که عبارتند از: خیریّت وجود، جایگاه انسان در هستی (خلافت الهی)، جسمانیة الحدوث و روحانیة البقاء بودن نفس انسان، حرکت جوهری نفس و اختیار انسان، مدنی بودن انسان و لزوم بعثت انبیا و رابطة دنیا و آخرت، میتوان هر سه رهیافت را به دست آورد. این نوشتار، متکفل بررسی این موضوع است.
【 授权许可】
Unknown