期刊论文详细信息
علوم سیاسی 卷:9
نسبت دین و سیاست در سیره نبوى
احمد بستانى1 
[1] دانشجوى دکتراى علوم سیاسى دانشگاه تربیت مدرس;
关键词: شریعت;    قدرت;    سیره نبوى;    حکومت;    مدینة‌النبى;   
DOI  :  
来源: DOAJ
【 摘 要 】

از نظر فعالیت سیاسى مى‌توان انبیاى الهى را به دو دسته تقسیم کرد: نخست پیامبرانى که حکومت را در دست داشتند یا درگیر فعالیت سیاسى شدند مانند حضرت سلیمان 7 و دوم انبیایى که در رأس یک نظام سیاسى قرار نگرفتند مانند حضرت مسیح 7. در باب علت این اختلاف موضع، برخى آن را به حکمت و اراده خداوندى مربوط مى‌دانند که تفسیرى درون دینى از این پدیده محسوب مى‌گردد. دسته‌اى دیگر، به ویژه جامعه شناسان دین، این تنوع را ناشى از شرایط تمدنى و سیاسى عصر ظهور هر پیامبرى معرفى مى‌کنند و هر دینى را پاسخى به خلأها و چالش‌هاى موجود در تمدنى که پیامبر به آن تعلق دارد مى‌دانند. پیامبر اسلام را باید از انبیاى دسته نخست دانست. تشکیل حکومت در مدینه، نبردهاى متعدد با کفار، نگارش نامه به امرا و شاهان، امضاى پیمان و قضاوت از جمله فعالیت‌هاى سیاسى نبى‌اکرم 9 است. تمام مسلمانان اعم از شیعه و سنى به رغم اختلاف نظرهاى گاه اساسى در جزئیات، در ضرورت تشکیل حکومت در اسلام تردیدى نداشته‌اند. هر دو نظریه امامت و خلافت بر این پیش فرض اساسى مبتنى اند که دین اسلام قابل تفکیک از سیاست نیست و پس از وفات نبى تشکیل حکومت به دست مسلمانان واجب است. به گمان اینان سیره نبى‌اکرم نشان مى‌دهد که اجراى احکام شریعت اسلام جز با تشکیل حکومت ممکن نیست. البته عده اندکى این ضرورت را نفى کرده‌اند. این پژوهش کوشیده است آراى این دسته از متفکران را بررسى کرده و نقاط قوت و ضعف استدلال‌هاى آنان را نشان دهد. براى این منظور مدعاهاى آنان را در دو محور بحث کرده است. نخست آن‌جا که استدلال آنها به ذات و سرشت آیین اسلام و تعالیم آن باز مى‌گردد و دوم آن جا که استدلال آنها بر بررسى و تحلیل سیره نبوى استوار است.

【 授权许可】

Unknown   

  文献评价指标  
  下载次数:0次 浏览次数:0次