期刊论文详细信息
Philosophical Investigations
شک و یقین در ویتگنشتاین متأخر
محمدصادق زاهدی1  خدیجه اصلی بیگی2 
[1] استادیار فلسفه دانشگاه بین المللی امام خمینی;کارشناس ارشد فلسفه وحکمت اسلامی;
关键词: ویتگنشتاین متاخر;    یقین;    شک;    معرفت;    توجیه;    شکاکیت;   
DOI  :  
来源: DOAJ
【 摘 要 】

در معرفت‌شناسی کلاسیک، شکاکیت در مقابل معرفت قرار داشته و روشهای مختلفی برای پاسخ به شکاکان ارایه می‌شود. ویتگنشتاین متأخر با تمایز نهادن میان معرفت و یقین رویکرد جدیدی را در نقد شکاکیت مطرح کرده است. او یقین را امری مقدم بر معرفت می‌داند که ریشه در عمل و نه معرفت دارد. به باور وی صورت ابتدایی بازی زبانی، یقین است که در عین معقولیّت‌ بی‌نیاز از هرگونه توجیه و دلیل است. به زعم وی برخی از گزاره‌ها وجود دارند که در عین این که تردید در آنها محال است ادعای معرفت به آنها نیز مهمل است. ویتگنشتاین، این گزاره‌ها را گزاره‌‌های محوری می‌نامد و معتقد است تصویر ما از جهان با تکیه بر آنها ساخته می‌شود. این گزاره‌‌های محوری از آن جهت که مبنای بازی‌های زبانی ما و اساس هرگونه تحقیق و پژوهشی هستند که به دست ما انجام می‌گیرد قطعی و یقینی‌اند. او قطعیت و یقینی بودن این گزاره‌ها را به منزله خطاناپذیر بودن یا مطابقت آنها با واقع نمی‌داند، بلکه یه یاور وی یقین به آنها ناشی از طرز تلقی افراد است که لزومی ندارد با واقعیت مطابقت داشته باشد. به باور وی، مبانی معرفت آدمی نه بر توجیه، که بر حوزه‌ای ورای آن یعنی عرصه عمل و نحوه معیشت وی متکی است. در این مقاله دیدگاه ویتگنشتاین دربارۀ یقین را تبیین خواهیم کرد و در نهایت دربارۀ این که آیا نظریۀ وی توانسته است معضل شکاکیت در فلسفه را حل کند داوری خواهیم نمود.

【 授权许可】

Unknown   

  文献评价指标  
  下载次数:0次 浏览次数:0次